بایگانی دسته: دسته‌بندی نشده

ورق بازی با پاییز

  تنهایی ام را بُر میزنم هر ورقی که بیرون بکشی دل ِ تک است . میبینی ؟ همیشه هم آس ، بهترین برگ نیست حتی اگر حاکم باشی و حکم ، حکم ِ تو باشد حتی اگر تمام ِ … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

ترمیم ِ مضحک ِ یک درد

  ساده است . چند ساعت جسمت حسی ندارد . پیش از شنیدن ِ اخرین شماره خوابیده ای ، حتی اگر تمام ِ حرف ها را بشنوی . درد ِ بیست و چند ساله ات را میسپاری به تیغ ِ سرد … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

طوفان ِ یک قطره

  این خط ها ، در کسری از لحظه سقوط کردند . در شبی که گویی اکنون مقابل چشمانم است . نیزاری خاموش در مقابل . بارانی ان قدر پودر گونه که حتی چراغ های مه شکن ِ خیابان به … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

پاییز

  بی رمقی خورشید پاییزی غم غروب دیار غریب را نمی کاهد و بیشه ای دل خسته تر از من اندوهی مبهم را برای حلزون های نشسته بر نیزارش تکرار می کند . من تنهایی ام را با لیوان چایی در … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

نوازنده ی خیابانی

  گیشا . پله برقی ِ پل عابر بالا برد منو تا لااقل به اندازه چند تا پله مجبور نباشم خودمو بکشم . بالای پل مردی در حال ساز زدن . از پایین پله ها صدای سازش میومد . چند … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

به احترام ِ آن کلاغ ِ صبح ِ زود

  صبح خیلی خیلی زود بیدار شده بود . درست مثل پنجاه – شصت سال قبل . این را دقیق نمیدانم . شاید اگر چشمانش را دقیق دیده بودم بهتر سنش را تخمین می زدم . ولی خیلی سریع اتفاق … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

آرام ِ طعم ِ انجیر

میبینی ؟ تمام ِ اینها فقط برای دو ماه است . سهم ِ دو ماه . نه برای شاد بودن . نه برای خوب شدن . که خوبی مفهومی بسیار لغزنده ست . اینها فقط برای دو ماه است . … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

روایت یک رویداد واقعی

  اتشفشان ، اضطراب زمین را می جوشاند ؛ اشک ، اضطراب دل مرا . به گریه هایم اعتنا نکن . دلخوش هم نباش . گاز اشک اور هم اشک های خشکیده ی مرا در نمی اورد . من نمیترسم . … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

/ / /

  کودکی ام ، در اضطراب امتحانات ثلث سوم گم شد / جوانی ام چگونه گذشت در ازدحام دروغ و تردید و اشک های اجباری / بی حقیقت ِ عشق / بی حقیقت ِ ازادی / که سرزمینی که حقیقتش ازاد … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

سرگشتگی

پیش نویس : این وبلاگ و به طبع نویسنده اش ، ان قدر مهم نیستند که خواننده بخواهد زمان بگذارد و مطالب طولانی اش را بخواند . به همین خاطر بعد از یکی دو ماه ، به این نتیجه رسیدم … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌تان را بنویسید: